من برای هیچ کس
تا به این حد خوب و ساده نشدم
من برای هیچ کس
مثل یک پنجره افشا نشدم
ولی این پیکره ی خوشک و عبوسم
چه درون همه ی آن همه پاکی تو دید
که چنین بی پروا
رخش بر گفتن احساسش بست
باور کن ای مهر بان من که تا ابد چشم به راه باز گشتت خواهم بود من همان قایق شکسته بی بادبانم که ساحل را در پرتو نور فانوس محبت تو جستجو میکند