من برای هیچ کس
تا به این حد خوب و ساده نشدم
مثل یک پنجره افشا نشدم
ولی این پیکره ی خوشک و عبوسم
چه درون همه ی آن همه پاکی تو دید
که چنین بی پروا
رخش بر گفتن احساسش بست